شبکه چهار - 25 اسفند 1402

آداب "باج ندادن" (از "صنعت نفت" تا "صنایع هسته‌ای")

سالروز ملی شدن صنعت نفت ایران _ یادواره هزار شهید صنعت نفت و روز بزرگداشت شهدا _ ۱۴۰۲

بسم‌الله الرحمن الرحیم

عرض سلام محضر خواهران و برادران و بخصوص خانواده محترم شهید. باید تشکر از دوستانی که این مجلس را به یاد شهدا برگزار کردند و توفیقی برای بنده شد..

بحث شهدای صنعت نفت است. من یک کلمه راجع به نفت و تأثیر نفت در این جنگ‌ها، ترورها و این که برای همین نفت تا الآن چند میلیون آدم را در ایران و عراق، منطقه، سوریه، تا مسجدالاقصی کشتند و دارند می‌کشند. یک بُعد اصلی آن همین است. نواب چون برای ملی شدن نفت و زدن استعمار و استثمار انگلیس سلاح برداشت شکنجه و تیرباران شد. این وزیر شهید که به نوبه خودش می‌خواست تلاش کند از منابع نفت کشور دفاع کند و ببیند می‌شود یک‌طوری از شر تجاوز نجات داد شهید شد. و یادمان باشد وزرا و مسئولین دهه 60 این‌طوری بودند ترک موتور می‌نشستند و می‌رفتند و اصلاً کسی نمی‌دانست چه کسی وزیر است و چه عادی‌ترین نیروی آن وزارتخانه است؟

همین شهید گمنام هم که این‌جا آوردند این‌ها فدای حرص سرمایه‌داری و استکبار جهانی شدند. می‌دانید ایران به لحاظ نفت و گاز دومین کشور جهان است. یک کلمه راجع به شهدای گمنام عرض کنم. می‌دانید این‌ها کسانی بودند که معمولاً وقتی بقیه در می‌رفتند این‌ها می‌ایستادند و بنابراین پشت دشمن می‌ماندند معمولاً این بچه‌ها آن‌ها هستند مثلاً درگیری می‌شد شهدا و مجروحین زیاد می‌شدند و بعد امثال بنده می‌دیدیم نه شرعاً نه عقلاً الآن نباید ایستاد و کیلومتر عقب‌تر می‌رفتیم ولی این‌ها می‌گفتند شرعاً و عقلاً باید ایستاد برای همین این‌ها گمنام هستند و ما الآن با نام هستیم! مراسم گرفتن برای این‌ها خیلی چیز خوبی است خیلی هم ثواب دارد پاداش دارد واجب و لازم است اما این را دانید خیلی از کسانی که همان موقع‌ها هم مراسم می‌گرفتند حاضر نبودند جبهه بیایند فقط مراسم می‌گرفتند. تشییع شهدا می‌آمدند ولی جبهه نمی‌آمدند. جبهه تا اهواز می‌آمدند خط مقدم‌شان اهواز بود جلوتر نمی‌آمدند اگر ما آن تعداد آدمی که طرفدار این مجاهدین و شهدا داریم یک دهم آن مجاهد داشتیم مسیر تاریخ عوض می‌شود. یک مقدار تحلیل محتوایی از این شهدا دانستن این مطالب است.

اما از ما بپرسند آن پروسه‌ای که باعث شد این‌ها باید شهید می‌شدند چه بود؟ خیلی‌ها نمی‌دانند یعنی شهید را می‌آوریم می‌گوییم اگر مشکلاتی قرضی، ‌بدهی‌ای دارید متوسل بشوید! یعنی باز یک چیزی می‌خواهیم. اگر حرم می‌رویم یاد خدا و پیامبر می‌افتیم و شهدا را می‌بینیم می‌خواهیم یک چیزی از آن‌ها بگیریم. ماشین به من بده، مدرکم را درست کن. از پیامبران و ائمه و شهدا این چیزها را می‌خواهیم.

اولاً این را بدانیم که مناسک‌سازان و مناسک‌بازان لزوماً کسانی نیستند که به آن مطالب معتقدند و حاضر هستند هزینه بدهند. زمان جنگ آدم زیاد بود. شعار هم می‌دادند اما نمی‌آمدند. این شهدای گمنام بعضی‌هایشان بچه‌هایی هستند که یک گردان در بعضی از عملیات‌ها می‌رفت بچه‌ها شهید و مجروح می‌شدند جلو می‌افتادند نیرو کم بود دوباره بقایای دو – سه‌تا گردان با همدیگر جمع می‌شدند و یک گردان جلو می‌رفتند. یعنی ما عملیاتی داشتیم که یک نیرو با سه گردان در سه موج وارد عمل می‌شد. برای چی؟ وقتی این تندگویان سوار ماشین می‌شود و به سمت دشمن می‌رود آن وقتی است که همه دارند از آن طرف فرار می‌کنند می‌آیند. همه دارند فرار می‌کنند این‌ها دارند مستقیم به سینه دشمن می‌ورند.

دیگر از نواب چیزی نگویم. نواب را وقتی تیرباران می‌کردند به آن افسری که تیربارانش می‌کرد گفت از قول من به این توله سگ شاه بگویید ما را امروز تیرباران می‌کنی اما ربع قرن نخواهد گذشت تو سرنگون خواهی شد. وقتی که نواب این حرف را زد می‌دانید هیچ کس جرأت این حرف‌ها را نداشت حالا عکسش را همه جا می‌گذارند. اگر 43 سال پیش کسی جرأت داشت عکس نواب را دستش بگیرد بعد معلوم می‌شد چند نفر هزار هستند بیایند برای نواب صلوات بفرستند. این مراسم‌ها خیلی عالی است ولی فریب این مراسم‌ها را نخورید. دهل و سرود و شیپور و بدو و بیا، جای جایش خیلی وقت‌ها باز همین‌ها تنها می‌مانند باز یک عده زیادی به مال و جان و شغل و حقوق‌شان می‌چسبند. ضمن این که بعضی‌ها بودند که قبلاً مثل این‌ها بودند زمانی که این شهید شده، یک عده دیگری هم با او جبهه بودند آن موقع هم شاید شهید می‌شدند چهل سال پیش شهید زنده بود. این‌طوری نیست که هرکس 30 سال – 40 سال پیش مجاهد و فداکار بوده تا آخر این‌طوری هست. این‌هایی که با علی(ع) جنگیدند همه‌شان سابقه انقلاب و جبهه داشتند. طلحه و زبیر، رزمنده و جانباز بودند. شمر که سر حسین(ع) را بریده جانباز بود. 10- 15 بار پیاده زیارت حج رفته است در صفین سردار علی(ع) بود. ولی در کربلا سردار یزید شد. قضیه را فرمالیته و... خوب است اما به این کارها اکتفا نکنید. ما از این دنگ‌وفنگ‌ها دیدیم که بعدش در شرایط خاصی که رسیده یا تشخیص ندادند یا تشخیص دادند ولی جرأت نکردند پای آن بایستند. این‌هایی که با حسین درافتادند که ضد حسین نبودند این‌ها خیلی‌هایشان فکر می‌کردند که حسین(ع) خلاف می‌کند. یک عده زیادی‌شان هم فهمیدند گفتند ولش کن. آن طرف خطرناک است ولی این طرف خیلی خطر ندارد!

یک نکته راجع به نفت، کشورهای نفت‌خیز؛ عرض کردم که ایران در مجموع منابع نفت و گاز روی هم، دومین کشور جهان است. کشورهایی که اکثراً در منطقه خلیج فارس نفت دارند معمولاً ثروتمندترین کشورهای جهان همین کشورهای مسلمان عرب و ایران در این منطقه هستند و خائن‌ترین کشورها و حکومت‌ها و وابسته‌ترین‌شان هم همین‌ها بودند یعنی از وقتی که حدود یک قرن پیش نفت را انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها و سرمایه‌داران‌شان فهمیدند و آمدند و شروع کردند استقرار کامل در این منطقه، که تا همین الآن ارباب منطقه هستند. 80 سال پیش امارات و قطر، عربستان و کویت و عمان و این کشورها نبود. خود عربستان سعودی نبود ما اصلاً کشوری به نام عربستان صعودی نداشتیم اردنی در کار نبوده، 80 سال پیش، حجاز بوده و یمن. این‌ها را انگلیس‌ها و بعد آمریکایی‌ها آمدند این‌ها را ساختند و ترسیم کردند ایران را گرفتند، ترکیه را گرفتند، کل این منطقه را گرفتند و بین خودشان تقسیم کردند در هر کشوری یک نوکری گذاشتند این‌جا پهلوی را گذاشتند آن‌جا آل سعود را گذاشتند. هرجا یک کسی را گذاشتند. این تقسیمات را حاکمیت‌ها کردند تا الآن هم دارند مدیریت می‌کنند. تنها کشوری که از دست‌شان خلاص شد ایران و انقلاب اسلامی بود و حالا عراق و سوریه و یمن و کم‌کم لبنان و فلسطین و انشاءالله کل این منطقه به برکت همین شهدا از نواب تا امثال تندگویان‌ها تا این برادری که نمی‌دانیم کیست، ولی به تعبیر روایات این‌ها «...فِی الأَرْضِ مَجْهُولُونَ، وَ فِی السَّماءِ مَعْرُوفُونَ...» (فرازی از خطبه 102 نهج‌البلاغه)؛ هستند این‌ها در زمین ناشناس هستند در آسمان‌ها از همه ماها این‌ها شناخته شده‌تر و مشهور هستند. این در روایات آمده راجع به انسان‌های شریفی که در دنیا گمنام هستند هیچ کس این‌ها را نمی‌شناسند فکر می‌کنند این اصلاً داخل آدم نیستند! بعد می‌بینند که آن‌ها آدم بودند و بقیه ماها داخل آدم نبودیم.

نفت یک فرصت است یا تهدید؟ به نظر شما چیست؟ هر دویش هست. اگر یک حکومت فاسد یا یک حکومت جاهل یا یک ملت بی‌شخصیت تربیت نشده این‌ها باشند، "نفت" کلاً علیه آن ملت و حکومت و آن جامعه است. و این اتفاقی است که در صد سال اخیر در این منطقه افتاده است. می‌دانید انگلیسی‌ها، آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها این شیخ‌ها و شاهان عرب و بچه‌هایشان از قبل، از بدو تولد این‌ها را در آب نمک می‌خوابانند 5- 6تایشان را بزرگ می‌کنند بعد از بین این‌ها می‌بینند کدام بهتر است آن را سر کار می‌آورند. الآن مثلاً بن‌سلمان را در عربستان پسندیدند آن یکی را در کویت و آن یکی را امارات. اسرائیل را این‌ها نگه داشته‌اند. یعنی اگر رژیم‌های عربستان و امارات و قطر و مصر و اردن نباشند رژیم اسرائیل 6 ماه نمی‌ماند همین حماس کافی است که اسرائیل را از بین ببرد. این‌ها اسرائیل را نگه داشته‌اند ترکیه نگه داشته است. 60- 70 درصد امکانات اسرائیل را کشورهای مسلمان فاسد و دست‌نشانده دارند تأمین می‌کنند. در فضای مجازی نمی‌دانم دیدید یا نه، یکی از این شاهزاده‌های امارات،‌ رده‌های بالا دارد با شخص نتانیاهو دارد عبری صحبت می‌کند و با او خوش و بش می‌کند – بروید این را ببینید – یک صهیونیستی هم هست با یکی از این شیخ‌های عرب دارند با هم می‌رقصند بعد این صهیونیست او را بغل می‌کند و بعد توی دوربین چشمک می‌زند! که یعنی ببینید عرب‌ها و مسلمان‌ها را چه کارشان کردیم؟! اصلاً این منابع نفت جهان اسلام، اسرائیل را نگه داشته است. این صنعت و منابع نفت کشورهای خلیج فارس آمریکا را ابرقدرت کرد.

ارتباط شهادت شهدا با صنعت نفت را می‌خواهم بگویم. دوتا سند از بعضی از استراتژیست‌های غربی، صهیونیستی و آمریکایی راجع به مسئله نفت و منطقه عرض کنم.

یکی از آن‌ها می‌گوید اغلب تحولات داخلی و منطقه‌ای در کشورهای به قول آن‌ها خاورمیانه، اغلب آن به مسئله نفت مربوط بوده است چون منبع بزرگ انرژی و ثروت جهان است. ذخائر عظیم فسیلی متأسفانه زیر پای مسلمان‌هاست ولی خوشبختانه نه عقل لازم داشتند و نه اراده درست. خوشبختانه ما با مسلمان‌های احمق سروکار داریم. با مسلمانان فاسد سروکار داریم که یک هزارم پول این نفت را به خودشان و خانواده‌هایشان می‌دهیم که بخورند و بچاپند، 95 درصد بقیه‌اش را هم ما می‌چاپیم. الآن می‌دانید پلیس و ارتش و صنعت نفت و همه چیز وزارت خارجه این کشورهای عربی خلیج فارس، مثل زمان شاه ایران ماست. می‌دانید ایران وزراء و وکلا و سفرا و حتی رئیس دانشگاه باید سفارت آمریکا تأیید می‌کرد. انگلیس‌ها و اسرائیل حق وتو داشتند. در این که فلان کس استاندار فلان استان باشد یا نه اسرائیل حق وتو داشت. آن موقع ایران این‌طوری بود خب این انقلاب با چند ده هزار شهید آن را خلاص کرد. الان آن‌ها هنوز همین‌طور هستند این کاپیتولاسیون که شما شنیدید همین الآن در 95 درصد کشورهای جهان همین الآن کاپیتولاسیون هست همه جا کاپیتولاسیون است یک وقتی دانشگاه توکیو بودیم. رئیس دانشگاه گفت شما می‌دانید این‌جا کاملاً کاپیتولاسیون است. یعنی افسران آمریکایی دست پسر و دختر ما را می‌گیرند می‌برند به این‌ها تجاوز می‌کنند و گاهی این‌ها را می‌کشند و ما هم نمی‌توانیم شکایت کنیم. می‌گویند خود آمریکا رسیدگی می‌کند! کشورهای مسلمان هنوز همه همین وضع را دارند. نهضت‌های بعد از انقلاب اسلامی دارند به تدریج آزاد می‌شوند. او می‌گوید ذخایر اصلی فسیلی دست این‌هاست. عنصر هستی‌بخش، نفت. ایران از نظر حجم ذخائر نفت و گاز جزو ثروتمندترین کشورهای جهان است بعد می‌گوید این‌ها فقط دارند نفت خام و صنعت پتروشیمی و صنایع نفتی صادر می‌کنند. با صنایع نفتی می‌شود ثروتی هزاران برابر خود نفت به دست آورد و پیشرفت واقعی علمی و عملی و ثابت که قابل تحریم نباشد به وجود آورد. اگر حاکمیت مدیریت عقلانی، اسلامی، عادلانه، علمی داشته باشد. حکومت اسلامی و مدیریت اسلامی یعنی مدیریتی است که عقلانی، علمی و اخلاقی و عادلانه است. اگر مدیریت اسلامی به این معنا باشد اصلاً نمی‌توانند ما را تحریم کنند. نفت‌تان را می‌توانند تحریم کنند از شما نخرند. اما اگر تولید کننده صنایع نفتی شدی و نفت را به این تبدیل کردی که نفت کالای مصرفی نباشد و به یک منبع تولید تبدیل بشود هم با این نفت می‌توانید فقر را ریشه‌کن کنید تمام صنایع این کشور را می‌توانید فعال کنید به شرطی که همین‌طوری روزمره، مواظب باشیم که در بیرون قیمت نفت را چند تعیین می‌کنند؟ بالا رفت؟ پایین آمد؟ و مشکلات روزمره خودمان را مدام حل کنیم. مشکلات روزمره یعنی سرمایه‌ای دارید یک منبع ثروتی دارید با مهندسی عقلانی و تحمل و مدیریت می‌توانید این را به ده برابر تبدیل کنید ولی مدام راحت‌طلبی، مفت‌خوری. چون نفت مایه مفت‌خوری می‌شود یعنی نفت با این که بزرگترین فرصت است اما معمولاً به تهدید تبدیل می‌شود چون یک مفت‌خوری آماده است. هرجا کم می‌آورید و هرجا در هر بخش کشور مدیریت‌های ناکارآمد هستند زود با نفت و مال مفت آن را پُر کن! آن کشورهایی که نفت ندارند سه جور هستند: یا کشورهای نفت‌خیز هستند و بقیه کشورها را می‌روند غارت می‌کنند مثل کشورهای سرمایه‌داری غرب. یا گرفتار فقر و مشکلات می‌شوند و در مسابقه عقب می‌مانند یا وجه سوم این که با مدیریت درست نظام بانکی و نظام مالیاتی و نظام گمرک، حمایت از تولید، این‌ها را اصلاح می‌کنند و با وجودی که نفت ندارند از کشورهای نفت‌خیر ثروتمندتر می‌شوند. ما سه تا راه بیشتر نداریم. راحت‌ترین آن، آن راهی است که داریم می‌رویم و کلاً رفتیم. بعد از انقلاب هم البته آن گوهره خیانت از رأس تصمیم‌گیری رفت اما تکیه به نفت و این که هرجا کم می‌آوری و هرجا بی‌عرضه هستی، هرجا در فلان مدیریت و فلان صنعت و کشاورزی و... کم می‌آوری سریع شیر نفت را باز کن! می‌دانید وقتی که به یک منبعی وصل هستید که حساب و کتاب ندارید اصلاً انگیزه ندارید که کار قوی بکنید مثل یک بچه سرمایه‌داری که بی‌عرضه، بازیخور، راحت‌طلب و عیاش است. ولی به منبع وصل است. اصلاً معلوم نمی‌شود که تو الآن ضرر کردی یا سود کردی؟ تو سرت به تنت می‌ارزد یا نمی‌ارزد؟ تو بی‌عرضه‌ای یا باعرضه هستی؟ کارآمدی یا ناکارآمد هستی؟ برای چه؟ برای این که فرق کارآمد و ناکارآمد در کشورهای نفتی معمولاً معلوم نمی‌شود وصل به جیب باباست! اگر طوری بشود که هر بخشی از مدیریت در صنایع و کشاورزی، اگر درست نتوانست درست به وظیفه‌اش عمل کند و ناکارآمد بود شکست بخورد و با سر زمین بخورد آن وقت حواس‌ها جمع می‌شد. حالا بعضی‌ها می‌گویند کل آن را بخش خصوصی، خب خصوصی‌سازی اول انقلاب می‌گفتند همه چیز را ملی کنیم یعنی دولتی کنیم باز یک مرتبه می‌گویند همه چیز را خصوصی کنیم. هم دولتی کردن و هم خصوصی کردن هر دویش هم فرصت است و هم تهدید است بستگی دارد که چگونه آن را ملی و دولتی می‌کنید و چگونه آن را خصوصی می‌کنید؟ به اسم هر دویش می‌شود دزدی کرد و خورد و برد به اسم هر دویش می‌شود مفت‌خوری کرد و به هر دو شیوه می‌شود تولید ثروت و حقوق ملت و رشد کشور اسلامی کمک کرد. خصوصی‌سازی درست، ملی‌سازی و دولتی کردن درست، هر دویش به نفع است. دولتی کردن غلط و خصوصی‌سازی غلط، هر دویش به ضرر است. بعضی‌ها که می‌گویند اصلاً بده برود! سیاستش کلاً بده برود بود! هسته‌ای را بده برود. نفت را بده برود. کلاً بده بره. الآن این‌هایی که شعارشان این نیست که باید طوری برنامه‌ریزی کنیم که نیازمان، نمی‌گویم هر سال، هر دهه، هر ده سال نیاز ما به فروش نفت باید کمتر بشود و تبدیل به نفت سرمایه‌های ثابت تولیدی باید بیشتر بشود. این را از اول انقلاب امام گفت، رهبری گفت هنوز هم دارند می‌گویند مثل این که کسی برنامه‌ای برای این کار ندارد. همه می‌خواهند بلد نیستند. می‌خواهی بلد نیستی. بقیه حکومت‌های دیگر نفتی نمی‌خواهند فاسدند. اینجا در رأس تصمیم‌گیری آدم‌های فاسدی نیستند در بدنه هست چون پول‌های حسابی می‌آید، 3- 4تا وزارتخانه هستند اگر دقیق توی آن بروید از این سر بروید تا آن سر یک دزد پیدا می‌شود شفافیت قانونی خیلی ندارد. مدیران‌ آن هم آدم‌های پاک، سالم، اکثرشان نه همه‌شان، ولی وقتی که نمی‌تواند مدیریت و نظارت کند وقتی می‌دزدند نمی‌فهمد!

آن وقت می‌دانید امام صادق(ع) فرمودند از نظر من مدیر خائن و فاسد، با مدیر بی‌عرضه مساوی است. اگر شیعه جعفری هستیم امام جعفر صادق(ع) فرمود: «مَا أُبَالِی إِلَى مَنِ اِئْتَمَنْتُ...» برای من فرق نمی‌کند به چه کسی اعتماد کنم «خَائِناً أَوْ مُضَیِّعاً» خائن یعنی دزد، فاسد، اهل اختلاس و رشوه است. مضیّع هم یعنی کسی که کار را ضایع می‌کند. دزد نیست پاک است ولی ناکارآمد است. ما قبل از انقلاب نفت ما دست آدم‌های فاسد و خائن بود اصلاً دست ایرانی‌ها نبود. کلاً دست آمریکایی‌ها، صهیونیست‌ها بود. می‌دانید زمان شاه، حکومت ایران اصلاً نمی‌دانست چقدر نفت صادر می‌شود؟ انگلیس‌ها، آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها می‌بردند. بعد از انقلاب نه، این حکومت و این نفت، از دست دشمن و استثمار و استکبار جهانی بریده شد، قطع شد و دیگر به صهیونیست‌ها و اسرائیل ندادند به آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها نداند. و پیشرفت‌های بزرگی کردیم در پتروشیمی کارهای عظیمی شد، افکار عمومی خیلی خبر ندارند. یکی از کارهای جهاد تبیین است که پیشرفت‌های صنعت نفت بعد از انقلاب باید به مردم درست گزارش داده بشود که هم به لحاظ علمی چقدر پیشرفت کردیم خوداتکایی، خودکفایی، نفت و صنایع نفتی ما در تحریم مطلق بوده است و توانسته این همه رشد کند و سر پا بایستد و هم صنایع نفتی پیشرفت کرده. ایران با این کشورهای نفتی منطقه قابل مقایسه نیست. آن‌ها در یک خط دیگر هستند. ولی عرض من این است که ما یک پروژه بزرگی داریم اگر می‌خواهید خون این شهدا هدر نرود با گل ریختن نیست این‌ها کارهای خوبی است بلکه باید این پروژه حفاظت از منافع نفتی ایران اسلامی و انقلاب اسلامی را که چه کنیم این‌ها هدر نرود و به اقتصاد ما ضربه نزند و به جایش این اقتصاد را پویا و رشید کند باید این مسئله را حل کنیم. البته کار بسیار سختی است چون بزرگترین مافیای جهان مافیای نفت است و کلاً‌ در اختیار صهیونیست‌ها و آمریکایی‌هاست. و اجازه نفس کشیدن به کسی نمی‌دهند. این جهاد بزرگ است که باید انجام بشود.

من فقط یک نمونه عرض کنم زمان ملی شدن نفت، این سندی که عرض می‌کنم از اسناد سازمان سیا و از اسناد لانه جاسوسی است. یک بخشی هم مطالبی است که بعضی از کسانی که آن موقع در MI6 در همین سرویس‌های اطلاعاتی انگلیس در نفت ایران بودند بعداً خودشان این‌ها را نوشتند. من خواهش می‌کنم به این عنایت بفرمایید که چه می‌گوید؟ می‌گوید آن زمانی که ما اعلام کردیم می‌خواهیم مذاکره کنیم چون مصدق و دولت با انگلیس درافتاد و نواب اگر آن سه‌تا عملیات را نکرده بود و آن دو – سه‌تا خائن و نخست‌وزیر را نزده بود نفت ملی نمی‌شد آن‌جا هم همه با هم متحد شدند. خب نفت ملی شد. انگلیسی‌ها را بیرون ریختند. سفارت آن را بستند. عوامل آن را داشتند بیرون می‌ریزند. نیروی دریایی انگلیس آمد خلیج فارس و دریا را محاصره کرد، هیچ نفتکشی حق ندارد بیاید از ایران نفت ببرد نفت تحریم است. دقیقاً این کاری که در هسته‌ای کردند. اول گفتند شما هسته‌ای بلد نیستید مگر شما علوم هسته‌ای و فیزیک هسته‌ای سرتان می‌شود؟ اصلاً به شما می‌دهیم می‌خواهید چه کار کنید؟ آن موقع به ایرانی‌ها می‌گفتند اصلاً شما لاشی‌ها مگر می‌فهمید نفت چیست؟ اصلاً الآن نفت را به شما بدهند فقط می‌توانید دستان‌تان را نفتی کنید! اصلاً شما می‌فهمید پالایشگاه چیست؟ استخراج چیست؟ بارگیری چیست؟ اصلاً شما بندر دارید؟ هرچه هم جلویتان می‌اندازیم دست‌مان را هم باید ببوسید. گفتند اول نمی‌توانیم بعد که دیدند یک مقداری شد تحریم‌ها شروع شد و محاصره شد گفتند این‌ها تقصیر مصدق و کاشانی است! این تحریم‌ها و فشارها که دارد می‌شود تقصیر شماست چرا با انگلیس درافتادید؟ مثل این که بعضی‌ها می‌گویند حماس چرا به اسرائیل حمله کرد که بعد او بیاید 20 هزار بکشد و 5/1 میلیون آواره کند و خانه‌ها را خراب کند؟ این دقیقاً همان منطق است. این منطقی است که گفتند امام حسین(ع) تروریست هستند. حالا خوب شد تکه‌تکه‌تان کردند و حجاب از سر دختران پیامبر برداشتند و توهین کردند؟ حالا خوب شد؟ این همان منطق است. همان‌ها که به امام(ره) گفتند با شاه درافتادی این همه آدم کشته شد جواب خون این‌ها را چه کسی می‌دهد؟ یعنی عوض این که بگویند مقصر آن ظالم است می‌گویند مقصر مجاهد است! کسی که دفاع می‌کند مقصر است. صدام جنگ را شروع کرده، ما دفاع کردیم، 200 هزار در این دفاع شهید شدند بعد می‌گویند که مردم را به کشتن دادید. صدام مردم را نکشته، امام مردم را به کشتن داده! یزید شهدای کربلا را نکشته، حسین این را به کشتن داده! ببینید این منطق را. الآن هم همین‌ها می‌گویند حزب‌الله و حماس منافع مردم لبنان و فلسطین و غزه را به خاطر انداخته است. امام آن حرف‌ها را می‌زد یا رهبری سر مسائل می‌ایستد می‌گویند شما دارید ماجراجویی می‌کنید، دشمن‌تراشی می‌کنید و خطر درست می‌شود این همان منطق بده برود است.

این سند را من عرض کنم. می‌گوید در حالی که سازمان سیا و MI6 داشتند برای کودتا آماده می‌شدند و پشت صحنه داشتند برنامه کودتا می‌ریختند اما دولت‌هایشان، دیپلمات‌هایشان و وزیر خارجه‌هایشان می‌آمدند با ایرانی‌ها و با مقامات دولتی مثل مصدق و آقای کاشانی می‌آمدند مذاکره می‌کردند که این را یک‌جور حل کنیم. می‌گوید داشتند دقیقاً سازماندهی کودتا می‌کردند و آدم‌هایشان را داخل کشور سازماندهی می‌کردند پول‌ها را تقسیم می‌کردند در ارتش و جاهای مختلف نیروهایی که داشتند مدیریت و سازماندهی می‌کردند مثل این که کسی دقیقاً این‌جا می‌نشیند با شما حرف می‌زند و این پشت هم دارد خنجرش را آماده تیز می‌کند که توی پهلویتان فرو کند! حالا این سند خودشان است و خودشان دارند می‌گویند. می‌گویند دقیقاً در آن زمانی که ما در پشت صحنه مشغول تشدید فشارهای اقتصادی و فشار رسانه‌ای در داخل کشور برای این که مردم را علیه کاشانی و مصدق بشورانیم که این‌قدر مردم را به دردسر نیندازید چرا این‌قدر تنش درست می‌کنید حالا خوب است انگلیس با حمله کند؟ حالا خوب شد؟ روی میز پیشنهاد مصالحه می‌دادیم که بانک بین‌المللی و آمریکا پلیس خوب شد! انگلیس پلیس بد شد! مثلاً آمدیم وساطت که شما دوتا با هم دعوا دارید ما شما را با هم آشتی بدهیم. مصدق هم چون قبلاً تا آن موقع آمریکا در ایران سابقه جنایت نداشت بازی خوردند یعنی فکر کردند واقعاً آمریکا می‌خواهد حکمیت کند. نمی‌دانستند همان آمریکا داشت با شما مذاکره و وساطت می‌کرد همان لحظه هم داشته کودتا را رهبری و سازماندهی می‌کرده. می‌گوید ما وقتی با دولت ایران مذاکره می‌کردیم خودمان می‌دانستیم این مذاکره بازی است! آن چیزی که ما می‌خواهیم این‌ها تن نمی‌دهند آن چیزی که این‌ها می‌خواهند ما نمی‌خواهیم. این‌ها می‌خواهند نفت ملی بشود ما که نمی‌گذاریم ولی به مذاکره ادامه دادیم.

دوستان را توجه می‌دادم مذاکرات هسته‌ای از سال 82 شروع شد مذاکرات رسمی که تحریم و تهدید بود قبلش هم بود اما آن زمان بطور جدی روحانی مسئول مذاکره دولت خاتمی بود وقتی که مذاکرات تمام شد خودش اعلام کرد سر ما را کلاه گذاشتند هیچی به ما ندادند ما را بازی دادند بازدوباره آمد همان‌ها را شروع کرد از اول. بیست و چند سال مذاکره هسته‌ای با ما کردند در حالی که هرگز نمی‌خواستند به حقوق هسته‌ای ما احترام بگذارند. از اول نمی‌خواستند. از اول بنای تحریم بود این حرف را همین اخیراً بعضی‌هایشان گفتند. زمان خاتمی و روحانی گفته بودند بیایید مذاکره کنیم کار به این‌جا رسید که این‌ها گفتند خیلی خب ما همه را تعطیل می‌کنیم شما اجازه بدهید 8-7 تا سانترفیوژ به عنوان موزه پشت شیشه باشد که مثلاً بیایند ببینند بله ما هم می‌توانستیم سانترفیوژ بسازیم! نمایشی، نه تولید انرژی هسته‌ای برای برق و کشاورزی و پزشکی. آن‌ها گفتند قبول نمی‌کنیم باید یک مذاکراتی را شروع کنیم که خود آن مذاکرات ممکن است 20- 30 سال طول بکشد بعدش ببینیم چه می‌شود! یعنی سانترفیوژ نمایشی پشت شیشه. این مذاکره‌ای که این‌ها می‌گویند این است. الآن این‌ها 75 سال است با فلسطینی‌ها مذاکره کردند. مذاکره جواب نداد. سیلی حزب‌الله و مشت حماس جواب می‌دهد. موشک‌های یمن جواب می‌دهد. قربان این یمنی‌ها که شیر هستند و یک تنه جلوی همه ایستادند. این یمنی‌ها مثل دهه 60 ما هستند آن موقع هم سفارت آمریکا می‌گوید خمینی یک آدم‌هایی دارد از بچه 14- 15 ساله تا پیرمرد، این‌ها به هیچ کس کاری ندارند بازرگان، دولت، مجلس حرف می‌زند محل نمی‌گذارند اصلاً گوش نمی‌دهند فقط می‌بینند خمینی چه می‌گوید. اگر خمینی به آن‌ها بگوید که می‌خواهیم مریخ برویم نمی‌گویند چطوری برویم مریخ؟ می‌گویند کی برویم؟ آمریکایی‌ها می‌گویند ما حریف این‌ها نمی‌شویم این‌ها دیوانه‌اند! اگر به آن‌ها بگوید بروید مریخ نمی‌گویند مگر ما می‌توانیم مریخ برویم؟ می‌گویند آقا کی برویم مریخ؟ بعد دولت، بازرگان می‌آیند غر می‌زند می‌گویند ما با تو کاری نداریم تو هرچی می‌خواهی بگو. مجلس می‌آید فلانی می‌آید می‌گویند ما با شماها کاری نداریم ما می‌بینیم خمینی چه می‌گوید؟ حالا یمنی‌ها یک چنین وضعی دارند. می‌گوید ما خودمان می‌دانستیم این مذاکرات با مصدق به نتیجه نخواهد رسید ولی ما باید بازی‌شان می‌دادیم فضای افکار عمومی را درست می‌کردیم و مردم ایران را علیه مصدق و کاشانی برمی‌شوراندیم که آمریکا می‌خواهد مسئله را علمی حل کند آن‌ها دانشمند و متخصص هستند این‌ها نیستند و این‌ها نمی‌گذاشتند این کار را می‌کردیم و در داخل حکومت هم دنبال آدم‌هایی می‌گشتیم که بتوانیم آن‌ها را بخریم و پیدایشان کردیم. وزارت خارجه آمریکا و بریتانیا در طول تمام مذاکرات همه بیانیه‌هایی که بانک بین‌الملل و نهادهای بین‌الملل و سازمان ملل می‌دادند همه را قبل از صدور کنترل می‌کردند. نهادهای داور بین‌الملل مثل سازمان انرژی اتمی الآن، مثل سازمان عفو بین‌الملل. سازمان حقوق بشر. اوپک، تمام این سازمان‌ها. می‌گوید این‌ها بیانیه‌ای نمی‌دادند الا این که ما یعنی سرویس‌های جاسوسی و وزارت خارجه آمریکا و انگلیس، یا پیشنویس آن را خودمان می‌نوشتیم یا باید ما تأیید می‌کردیم تغییراتی می‌دادیم بعد منتشر می‌شد حتی آن‌هایی که ظاهرش می‌خواست یک کمی حق را به ایران بدهد، آن هم خودمان می‌نوشتیم برای این که این‌ها را یک کمی امیدوار نگه داریم بر اساس این مصالحه قرار شد ایالات متحده وامی به مبلغ 10 میلیون دلار به ایران بدهد بریتانیا هم ملی شدن نفت ایران را بپذیرد، تحریم‌های اقتصادی برداشته شود. آن موقع! در مقابل، ایران قبول کند یک هیئت بین‌المللی غرامت منصفانه اما این که چقدر نه، رقم نمی‌دهد، ملاک نمی‌دهد، غرامت منصفانه و قابل پرداخت به انگلیس بدهد. تعهداتی که ایران باید به آن‌ها می‌داد مشخص و واضح است یعنی باید بگویید که به شما غرامت می‌دهیم اما تعهداتی که آن‌ها باید بدهند همه معلق است! عین این مذاکرات هسته‌ای. مذاکرات هسته‌ای 18 سال – 20 سال طول کشیده، چیزهایی که قرار بود ما بدهیم همه‌اش مشخص بود، همه‌اش را هم دادند از بس باتربیت بودیم او هیچی نداده این‌ها همه را دادند. اقلاً پایاپای باشد بگو یک امتیاز ما می‌دهیم یکی تو بده! گفتند نه،‌ بهانه دست دشمن و آمریکا ندهیم! خب اگر شما می‌خواهید بهانه ندهید باید بلند شوید برقصید! باید بروید کفش‌شان را ببوسید تازه آن‌جا هم ممکن است بگوید درست نبوسیدی! بهانه اسمش رویش هست. مگر ما می‌توانیم بهانه را از کسی بگیریم؟ بهانه به دشمن ندهیم، بهانه‌هایش را بگیریم! مگر بهانه تمام می‌شود؟ بهانه بازی است. باید مشخصاً روشن بشود که چه می‌دهید؟ چه می‌گیرید و چرا؟ این هیج وقت مشخص نشد. نه در مذاکرات ملی شدن نفت آن زمان، نه در مذاکرات هسته‌ای این زمان! ایران به همه تعهداتش عمل کرد و آن‌ها به تعهداتی که دادند به 10 درصدش هم عمل نکردند بدتر کردند تحریم‌ها را بیشتر کردند، تهدیدها و توهین‌ها بیشتر شد. خدا رحمت کند آقای هاشمی، بعد از امام گفت حالا یک کمی فتیله را پایین بکشیم خیلی انقلابی بازی در نیاوریم یک کمی تحریم‌ها کم شود و مشکلات حل بشود، جنگ تمام شود تنش‌زدایی کنیم، امتیازاتی داد بلافاصله این‌ها اعلام کردند اگر از ایران بیرون بیایید پلیس بین‌الملل او را بگیرد! یعنی توهین از این بزرگتر نمی‌شد. یعنی هم چوب را بخوری هم پیاز را. آن موقع هم همین شد، در هسته‌ای هم همین می‌شود. تنها راه مقاومت است. باید جلویشان بایستیم تا عقب بروند عقب بروید ول‌تان رهایتان نمی‌کنند سوارتان می‌شوند و می‌گویند همین‌طور که عقب می‌روی باید ما را هم ببرید این‌ها این‌طوری‌اند.

نگاه کنید این‌ها اعترافات آن‌هاست می‌گوید برای این که تطمیع بشوند ما گفتیم که ما 10 میلیون دلار وام می‌دهیم نفت‌تان را هم می‌پذیریم ملی باشد، تحریم‌ها را هم برمی‌داریم. خب این‌ها خیلی تطمیع کننده است ما غیر از این‌ها چه می‌خواهیم؟ خیلی تعهدات خوبی است اما ایران یک هیئت بین‌المللی منصفانه را بپذیرد که او هرچه گفت ایران به انگلیس غرامت بدهد بدهد! همین الآن هم که دارم عرض می‌کنم به نظر شما این قرارداد خوب است یا بد است؟ خیلی خوب است. یعنی ما هر چه خواستیم داده است. آن طرف هم گفته حالا یک هیئتی بیاید منصف باشد حالا یک غرامتی می‌گیرد. مصدق این وسط یک هوشیاری نشان داد گفت که آن غرامتی که می‌خواهید رقمش را بگویید چقدر است؟ یک رقمی نگویید که بعداً معلوم شود آن غرامت از کل این چیزی که می‌خواهیم مشروط احتمالاً به ما بدهید بیشتر باشد! یعنی یک‌طوری نباشد که 25 سال آینده هم ما مجبور باشیم به انگلیس‌ها غرامت بدهیم و بگوییم کل همین نفت را به جای غرامت بردار! بعد این خودش می‌گوید برنامه ما همین بود. انگلیس‌ها به اسم غرامت منصفانه بنایش این بود که نه بر مبنای ارزش جاری، بلکه بر اساس سود پیش‌بینی شده تا پایان مدت امتیاز نفت که آن موقع پایانش سال 72 ما بود 1393 میلادی، یعنی تا آن موقع باید با سود و فرعش ایران به انگلیس‌ها غرامت می‌داد. بعد می‌گوید پیش‌بینی سود شرکت به رقمی بیش از 100 میلیون پوند آن موقع، و پیش‌بینی سود سالانه 5/46 میلیون پوند برای 43 سال آینده بود. حتی آکسون به این ارقام نجومی هم بدگمان بود و می‌گفت مبالغی که ایران باید غرامت بدهد از این‌ها خیلی بیشتر است. ظاهر قرارداد درست بود. باطن آن و آن چیزی که از توی آن بیرون می‌آید تماماً خیانت و ضرر بود. شیوه این‌ها این است. بعد می‌گوید کاشانی و مصدق، حواس‌شان جمع بود که بریتانیایی‌ها برای تضعیف این‌ها مشغول وقت‌کشی هستند می‌دانند این قرارداد به جایی نمی‌رسد. وزارت خارجه آمریکا و بریتانیا طی دیدارهای مشترک و محرمانه توافق کردند بانک بین‌الملل اگر قرار شد وامی هم بدهد باید بگوید که اصل 50- 50 این وام سود و فرعی خیلی کلان دارد که باید پس بدهید بعد هم این شرط را ما می‌گذاریم که این وام، چه زمانی؟ چقدر؟ و کجا؟ به چه کسی بدهند؟ آن هم ما باید بدهیم. می‌گوید این اقدام اثرات تخریبی عمده‌ای بر نقاط دیگر جهان به جای می‌گذاشت. – خواهش می‌کنم این چند دقیقه جمع‌بندی بحث را گوش بدهید – جورج میدل‌تون کارتون بریتانیا در ایران، در مذاکرات بانک بین‌الملل شرکت داشت. سال‌ها بعد اعتراف کرد آن موقع نمی‌گفت. گفت ما پشت پرده انگلیس و آمریکا هرچه که تقسیم کار کرده بودیم که هر کدام هرچه که قرار است به ایران بگوییم اول تو چه بگو، بعد من چه می‌گویم و بعد آخرش دوتایی ما چه بگوییم؟ می‌گوید جلسه‌ای نبود که از قبل ما با همدیگر سناریوی آن را صددرصد هماهنگ نکرده باشیم. بعد به سازمان ملل و به دادگاه بین‌الملل وظیفه آن‌ها را هم تعیین می‌کردیم و می‌گفتیم شما تا این مرحله سکوت کنید. اپک چیزی نگوید، عربستان چیزی نگوید، در این لحظه عربستان و کویت باید این را بگویند. آن موقع ونزوئلا هم دست این‌ها بود برخلاف الآن. آن موقع ونزوئلا این کار را بکند،‌ رئیس سازمان ملل این را بگوید، کشتی‌های جنگ انگلیس هم این‌جا بیایند. ما همه ابعاد پروژه را با هم بررسی می‌کردیم ولی توی جلسه که با ایرانی‌ها می‌نشستیم آمریکایی‌ها می‌آمدند کنار ایرانی‌ها می‌نشستند که حالتون چطور است؟ انشاءالله کمک می‌کنیم مشکل شما حل بشود! این انگلیسی‌ها یک کمی پدرسوخته هستند با هم درست‌شون می‌کنیم! این‌ها را بعدها گفتند چنان که کارهایی که در این مذاکرات هسته‌ای شد – حالا من نیستم 40- 50 سال دیگر که شما هستید یادتان باشد همین حرف‌ها را می‌گویند – کاردار انگلیس سال‌ها بعد تصدیق کرد که یک اجماع صددرصد بین انگلیس و آمریکا بود مبنی بر این که ملی شدن نفت ایران به هیچ وجه و تحت هیچ شرایطی نباید به سرانجام برسد. قول می‌دهیم نفت‌تان ملی شود ولی به هیچ وجه نباید ملی شود! هراس شدیدی وجود داشت از این که یک نمونه بد باعث بروز عواقبی شود می‌گوید اگر ما می‌پذیرفتیم نفت ایران ملی شود کل بقیه کشورها هم سر برمی‌داشتند می‌گفتند در برابر ایران کوتاه آمدی؟ اگر در ایران کودتا نمی‌کردیم و نفت ایران را نگه نمی‌داشتیم ممکن بود کل نفت منطقه را و میلیاردها میلیارد ثروت را و کل قدرت‌مان را در منطقه از دست بدهیم. همین‌طور که می‌گوید اگر جلوی جمال عبدالناصر نایستاده بودیم و اگر انگلیس و آمریکا کمک اسرائیل نیامده بودیم و شکست‌شان نمی‌دادیم و این‌ها کانال سوئز را ملی کرده بود آتوریته ما در سطح جهان می‌شکست. ملی شدن کانال سوئز هم می‌دانید تحت تأثیر ملی شدن صنعت نفت در ایران بود دید این‌ها دارند موفق می‌شوند آنجا هم حرکت کردند بعد همین آمریکا و انگلیس و فرانسه و اسرائیل، همه‌شان را شکست دادند می‌گوید اگر ما کوتاه می‌آمدیم بلافاصله در مکزیک قیام می‌شد، ما نمی‌خواستیم در ده کشور نفتی دیگر هم اتفاقات ایران بیفتد باید طوری سیلی می‌زدیم که بقیه سر جای خودشان بنشینند. همین حرف را پریروزها یکی از مقامات غربی گفت. گفت باید در غزه و یمن و عراق، حزب‌الله، باید طوری این‌ها را در غزه بزنیم و قتل عام کنیم که در تاریخ ثبت بشود و بقیه هر وقت می‌خواهند به فکر این بیفتند که وسوسه بشوند با ما دربیفتند بگویند شما می‌روید یک ضربه‌ای می‌زنید این‌ها می‌آیند کل خانه‌هایتان را خراب می‌کنند. الآن نتانیاهو گفت، گفت اگر الآن ما آتش‌بس بدهیم و اسرایمان دست این‌ها بمانند و شروع به مبادله کنیم اسرائیل تمام است و شکست خورده است بلکه آمریکا و غربی‌ها در منطقه شکست خورده‌اند.

می‌گوید بعد از کودتا کارشناسان نفتی سیا تصدیق کردند مذاکرات بانک بین‌الملل با ایران شکست خورد زیرا باید شکست می‌خورد! یعنی از اول باید شکست می‌خورد قرار نبود پیروز بشود. بریتانیا بر غرامت سود بلندمدت آینده و پیش‌بینی شده اصرار می‌کرد اگر خبر آن پخش می‌شد که امتیازات نفتی بدون هیچ غرامتی می‌تواند القاء بشود بلافاصله حاکمان دیگر خاورمیانه هم به طمع می‌افتادند تا حق حاکمیت‌شان را مثل ایران اثبات کنند. بعد رئیس جمهور آمریکا در شورای امنیت ملی می‌گوید ما نمی‌توانیم به معامله‌ای تن بدهیم که ممکن است اثرات خطرناک و جدی بر امتیازات نفتی آمریکا در سراسر جهان بویژه منطقه خاورمیانه داشته باشد. مقام ارشد و رئیس MI6 انگلیس در تهران، می‌گوید این مذاکرات از طرف ما هیچ وقت جدی نبود ما می‌توانستیم 20 سال مذاکرات نفت را با ایران ادامه بدهیم در حالی که بنا داشتیم این مذاکرات به هیچ جا نرسد! باید نفت ملی نشود. دیگر بقیه‌اش را عرض نمی‌کنم.

دوستان ممکن است بگویید شهدای صنعت نفت و بعد ارتباط شهدا با صنعت نفت هم معلوم نباشد. ما به یک معنا، ‌شهدای جنگ، شهدای این ترورها، همین شهدای پریروز سیستان و بلوچستان که زدند بچه‌های ناجا را شهید کردند، اتفاقات غزه و فلسطین، جنگ عراق، جنگ سوریه، همه این‌ها یکی از دلایل اصلی‌اش بحث نفت است. همین الآن نفت سوریه و عراق را آمریکایی‌ها دارند می‌برند. خب ببخشید دیگر فرصت نشد می‌خواستم یک بحثی هم راجع به شهادت شهدا بکنم ولی به نظرم این‌ها به هسته معنوی فلسفه فداکاری این‌ها مربوط می‌شد. نه این که این‌ها فدای نفت شدند یا فدای خاک شدند، این‌ها فدای الله شدند و به مقامات بالا رسیدند ولی آن‌هایی که این همه جنگ راه می‌اندازند، ترور می‌کنند، نسل‌کشی می‌کنند یک هدف اصلی‌شان همین نفت است. میلیاردها میلیارد ثروت است. ببخشید.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته



هشتگ‌های موضوعی

نظرات

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد

capcha